معنی فارسی fortunetell

B1

پیشگویی کردن، اعلام رویدادهایی که در آینده قرار است اتفاق بیفتد.

To predict future events, often through mystical means.

example
معنی(example):

او ادعا می‌کند که با استفاده از کارت‌های تاروت شانس را پیش‌بینی می‌کند.

مثال:

She claims to fortunetell using tarot cards.

معنی(example):

پیش‌بینی شانس معمولاً به عنوان یک عمل اسرارآمیز دیده می‌شود.

مثال:

To fortunetell is often seen as a mystical practice.

معنی فارسی کلمه fortunetell

:

پیشگویی کردن، اعلام رویدادهایی که در آینده قرار است اتفاق بیفتد.