معنی فارسی fortyfold
B2به صورت چهل برابر یا چندین برابر از مقدار اولیه.
In a degree or amount that is forty times greater than the original.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سود شرکت در عرض یک سال چهل برابر افزایش یافت.
مثال:
The company's profits increased fortyfold in just a year.
معنی(example):
تلاشهای او پروژه را چهل برابر بهبود داد که همه را شگفتزده کرد.
مثال:
Her efforts improved the project fortyfold, much to everyone's surprise.
معنی فارسی کلمه fortyfold
:به صورت چهل برابر یا چندین برابر از مقدار اولیه.