معنی فارسی fortyish

B1

به معنای نزدیک به چهل سال یا با اشاره به سن چهل.

An adjective referring to a style or age that is somewhat around forty.

example
معنی(example):

او کمی چهل ساله به نظر می‌رسد اما در واقع اواخر سی سالگی خود است.

مثال:

He looks somewhat fortyish but is actually in his late thirties.

معنی(example):

این لباس سبک چهل ساله‌ای دارد که در میان زنان میانسال محبوب است.

مثال:

The dress has a fortyish style that is popular among middle-aged women.

معنی فارسی کلمه fortyish

:

به معنای نزدیک به چهل سال یا با اشاره به سن چهل.