معنی فارسی forwardation
B1پیشبرد، به معنای هدایت یا توسعه امری به جلو است.
The act of moving something forward or advancing in a process.
- OTHER
example
معنی(example):
ما درباره پیشبرد برنامههای خود برای رویداد صحبت کردیم.
مثال:
We discussed the forwardation of our plans for the event.
معنی(example):
فرآیند پیشبرد به ما کمک کرد استراتژی خود را بهبود بخشیم.
مثال:
The forwardation process helped us improve our strategy.
معنی فارسی کلمه forwardation
:پیشبرد، به معنای هدایت یا توسعه امری به جلو است.