معنی فارسی fosh

B1

فوش، اصطلاحی برای توصیف صدا یا کیفیتی خاص در زبان محاوره‌ای.

A colloquial term often used to describe a loud or startling noise.

example
معنی(example):

او صدای فوشی به وجود آورد که همه را ترساند.

مثال:

He made a fosh noise that startled everyone.

معنی(example):

پارچه کیفیت فوشی داشت که آن را منحصر به فرد می‌کند.

مثال:

The fabric had a fosh quality, making it unique.

معنی فارسی کلمه fosh

: معنی fosh به فارسی

فوش، اصطلاحی برای توصیف صدا یا کیفیتی خاص در زبان محاوره‌ای.