معنی فارسی fossicks
B1فوسیک کردن به معنای کاوش یا جستجو در مکانهای خاص برای یافتن چیزهای با ارزش یا جالب است.
To search for valuable items, especially in places like rivers or old buildings.
- verb
verb
معنی(verb):
To search for something; to rummage.
معنی(verb):
(British dialect) To be troublesome.
example
معنی(example):
او اغلب برای یافتن طلا در رودخانه جستجو میکند.
مثال:
He often fossicks for gold in the river.
معنی(example):
آنها در حال جستجو در انبار قدیمی برای یافتن عتیقهها هستند.
مثال:
They fossick through the old barn looking for antiques.
معنی فارسی کلمه fossicks
:
فوسیک کردن به معنای کاوش یا جستجو در مکانهای خاص برای یافتن چیزهای با ارزش یا جالب است.