معنی فارسی fossilological

B2

فسیلولوژیک به جنبه‌های مربوط به مطالعه فسیل‌ها و نتایج آن‌ها در زمینه‌های مختلف علمی اطلاق می‌شود.

Relating to the scientific study of fossils.

example
معنی(example):

تحقیقات فسیلولوژیک بینش‌های جدیدی در مورد اکوسیستم‌های باستانی ارائه داد.

مثال:

The fossilological research provided new insights into ancient ecosystems.

معنی(example):

مطالعات فسیلولوژیک تأثیر تغییرات اقلیمی بر گونه‌های ماقبل تاریخ را نشان می‌دهد.

مثال:

Fossilological studies reveal the impact of climate change on prehistoric species.

معنی فارسی کلمه fossilological

: معنی fossilological به فارسی

فسیلولوژیک به جنبه‌های مربوط به مطالعه فسیل‌ها و نتایج آن‌ها در زمینه‌های مختلف علمی اطلاق می‌شود.