معنی فارسی foster mother
B1مادرخوانده، زنی که کودکان را به طور موقت یا دائم به فرزندی میپذیرد و از آنها مراقبت میکند.
A woman who takes on the role of caring for foster children.
- noun
noun
معنی(noun):
A female adult who cares for a child who has been placed in foster care.
example
معنی(example):
مادر خوانده از فرزندخواندههای خود مراقبت و حمایت میکند.
مثال:
A foster mother provides care and support to her foster children.
معنی(example):
او تصمیم گرفت که مادر خوانده شود تا به کودکان آسیبپذیر کمک کند.
مثال:
She decided to become a foster mother to help vulnerable kids.
معنی فارسی کلمه foster mother
:
مادرخوانده، زنی که کودکان را به طور موقت یا دائم به فرزندی میپذیرد و از آنها مراقبت میکند.