معنی فارسی fou
A2فُو لفظی است که معمولاً بهعنوان ابراز ناامیدی یا نارضایتی به کار میرود.
An exclamation of disappointment or frustration.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Drunk.
example
معنی(example):
فُو معمولاً به عنوان نشانهای از ناامیدی استفاده میشود.
مثال:
Fou is often used as an expression of disappointment.
معنی(example):
او بعد از اینکه اتوبوس را از دست داد، گفت 'فُو'.
مثال:
She said 'fou' after missing the bus.
معنی فارسی کلمه fou
:
فُو لفظی است که معمولاً بهعنوان ابراز ناامیدی یا نارضایتی به کار میرود.