معنی فارسی foughty

B2

به معنای جنگجویی و شجاعت در مقابله با چالش‌ها و سختی‌ها.

Describing a person who is combative, spirited, or combative in attitude.

example
معنی(example):

او نسبت به چالش‌ها دارای نگرش جنگجو بود.

مثال:

He had a foughty attitude towards challenges.

معنی(example):

طبیعت جنگجوی او، او را به یک رقیب قوی تبدیل کرد.

مثال:

Her foughty nature made her a strong competitor.

معنی فارسی کلمه foughty

: معنی foughty به فارسی

به معنای جنگجویی و شجاعت در مقابله با چالش‌ها و سختی‌ها.