معنی فارسی fougue
C1شور و هیجان، بهویژه در کارها و تلاشهای بزرگ.
An energetic enthusiasm or fervor in attitude or approach.
- NOUN
example
معنی(example):
انرژی فتوگی او الهامبخش دیگران بود.
مثال:
Her fougue energy was inspiring to others.
معنی(example):
او با حسی از فتوی به مسابقه نزدیک شد.
مثال:
He approached the race with a sense of fougue.
معنی فارسی کلمه fougue
:
شور و هیجان، بهویژه در کارها و تلاشهای بزرگ.