معنی فارسی foul-mouthed

B1

فرد یا چیزی که به طور مکرر از زبان توهین‌آمیز یا فحاشی استفاده می‌کند.

Describing someone who uses offensive or vulgar language frequently.

adjective
معنی(adjective):

Tending to use obscene or offensive language

example
معنی(example):

این فیلم به خاطر طنز بی ادبانه‌اش R درجه بندی شد.

مثال:

The movie was rated R for its foul-mouthed humor.

معنی(example):

من از شوخی‌های بی‌ادبانه لذت نمی‌برم.

مثال:

I don't enjoy foul-mouthed jokes.

معنی فارسی کلمه foul-mouthed

: معنی foul-mouthed به فارسی

فرد یا چیزی که به طور مکرر از زبان توهین‌آمیز یا فحاشی استفاده می‌کند.