معنی فارسی foulmart
B1فولمارت، فروشگاهی با جو بد یا نامطلوب.
A store characterized by an unpleasant or foul atmosphere, often uninviting.
- OTHER
example
معنی(example):
آن فروشگاه به جو بدش معروف بود.
مثال:
The store was known for its foulmart atmosphere.
معنی(example):
او تصمیم گرفت از آن فروشگاه بد دوری کند.
مثال:
She decided to avoid that foulmart.
معنی فارسی کلمه foulmart
:
فولمارت، فروشگاهی با جو بد یا نامطلوب.
