معنی فارسی foulminded
B2فولمایند، فردی که ذهنیت یا نظرات بد و زشت دارد.
Having a mean or morally corrupt mindset; unkind or unpleasant.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نظرات فکری بد او به همه توهینآمیز بود.
مثال:
His foulminded comments were offensive to everyone.
معنی(example):
او نمیتوانست به طرز فکر بد او باور داشته باشد.
مثال:
She couldn't believe his foulminded attitude.
معنی فارسی کلمه foulminded
:
فولمایند، فردی که ذهنیت یا نظرات بد و زشت دارد.