معنی فارسی foundrous

B2

ویژگی یا مفهوم مرتبط با ریخته‌گری، به‌ویژه در نقوش و جزئیات تولیدات فلزی.

Characterized by or pertaining to foundry work; relating to metal casting.

example
معنی(example):

طبیعت ریخته‌گری این فلز تأثیرگذار بود.

مثال:

The foundrous nature of the metal was impressive.

معنی(example):

او از کیفیت ریخته‌گری اشیاء دست‌ساز تحسین کرد.

مثال:

He admired the foundrous quality of the crafted items.

معنی فارسی کلمه foundrous

:

ویژگی یا مفهوم مرتبط با ریخته‌گری، به‌ویژه در نقوش و جزئیات تولیدات فلزی.