معنی فارسی fountainless

B1

منطقه یا محیطی که فاقد فواره یا منبع آب است، به ویژه از نظر زیبایی‌شناسی و محیط زیست.

Describing an area or environment that lacks a fountain or water source.

example
معنی(example):

باغ بدون فواره صدای آرامش‌بخش آب را نداشت.

مثال:

The fountainless garden lacked the soothing sound of water.

معنی(example):

در یک منطقه بدون فواره، گیاهان ممکن است برای بقاء مشکل داشته باشند.

مثال:

In a fountainless area, plants may struggle to survive.

معنی فارسی کلمه fountainless

:

منطقه یا محیطی که فاقد فواره یا منبع آب است، به ویژه از نظر زیبایی‌شناسی و محیط زیست.