معنی فارسی fountainlet
B1چشمه کوچک، منبع آب کوچک و زنده که معمولاً در باغها و پارکها یافت میشود.
A small fountain or a spring of water.
- NOUN
example
معنی(example):
چشمه کوچک آب را به روی سنگها پاشید.
مثال:
The little fountainlet splashed water onto the rocks.
معنی(example):
ما یک چشمه کوچک پنهان در باغ پیدا کردیم.
مثال:
We found a fountainlet hidden in the garden.
معنی فارسی کلمه fountainlet
:چشمه کوچک، منبع آب کوچک و زنده که معمولاً در باغها و پارکها یافت میشود.