معنی فارسی fourhanded

B1

چهار دستی، اشاره به وضعیتی دارد که در آن چهار نفر به طور همزمان در یک فعالیت مشارکت دارند.

Referring to a situation involving the cooperation of four individuals at once.

example
معنی(example):

بازی چهار دستی به همکاری و هماهنگی نیاز داشت.

مثال:

The fourhanded game required teamwork and coordination.

معنی(example):

در این تنظیم چهار دستی، دو زوج بازیکن با هم کار کردند.

مثال:

In this fourhanded setup, two pairs of players worked together.

معنی فارسی کلمه fourhanded

:

چهار دستی، اشاره به وضعیتی دارد که در آن چهار نفر به طور همزمان در یک فعالیت مشارکت دارند.