معنی فارسی fourierist
B2فوریهای، شخصی که در مطالعه یا استفاده از نظریههای فوریه تخصص دارد.
A person who specializes in or advocates for the principles of Fourier analysis.
- NOUN
example
معنی(example):
فوریهای به تحقیق ارزشمندی در زمینه پردازش سیگنال کمک کرد.
مثال:
The Fourierist contributed valuable research to the field of signal processing.
معنی(example):
به عنوان یک فوریهای، او برای کارش در ریاضیات شناخته شد.
مثال:
As a Fourierist, he was recognized for his work in mathematics.
معنی فارسی کلمه fourierist
:فوریهای، شخصی که در مطالعه یا استفاده از نظریههای فوریه تخصص دارد.