معنی فارسی fovea
B1 /ˈfəʊ.vi.ə/فووئا؛ ناحیهای در شبکیه چشم که بیشترین تراکم سلولهای بینایی را دارد و مسئول دید واضح است.
A small depression in the retina of the eye where visual acuity is highest.
- noun
noun
معنی(noun):
A slight depression or pit in a bone or organ.
معنی(noun):
The retinal fovea, or fovea centralis, responsible for sharp central vision.
example
معنی(example):
فووئا مسئول دید مرکزی روشن است.
مثال:
The fovea is responsible for sharp central vision.
معنی(example):
آسیب به فووئا میتواند بینایی را به طور قابل توجهی مختل کند.
مثال:
Damage to the fovea can impair vision significantly.
معنی فارسی کلمه fovea
:
فووئا؛ ناحیهای در شبکیه چشم که بیشترین تراکم سلولهای بینایی را دارد و مسئول دید واضح است.