معنی فارسی fracas
B2 /ˈfɹeɪkəs/فراکاس، به معنای یک درگیری یا همهمه به طور ناگهانی و معمولاً در یک مکان عمومی.
A noisy disturbance or quarrel; a commotion.
- noun
noun
معنی(noun):
A noisy disorderly quarrel, fight, brawl, disturbance or scrap.
example
معنی(example):
در مهمانی دیشب یک درگیری رخ داد.
مثال:
There was a fracas at the party last night.
معنی(example):
درگیری بیرون باعث مختل شدن آرامش محله شد.
مثال:
The fracas outside disturbed the peaceful neighborhood.
معنی فارسی کلمه fracas
:
فراکاس، به معنای یک درگیری یا همهمه به طور ناگهانی و معمولاً در یک مکان عمومی.