معنی فارسی fractionalize
B1کسری کردن، فرایند تقسیم یک دارایی به چند بخش کوچکتر برای مالکیت مشترک.
To divide something into fractions or smaller parts.
- verb
verb
معنی(verb):
To separate into parts or fractions; to fractionate
example
معنی(example):
برای کسری کردن یک دارایی به این معناست که آن را به بخشهای کوچکتری تقسیم کنید که میتوانند به طور جداگانه مالکیت داشته باشند.
مثال:
To fractionalize an asset means to divide it into smaller parts that can be owned separately.
معنی(example):
کسری کردن سهام این امکان را برای سرمایهگذاران کوچک فراهم میکند که در بازار مشارکت کنند.
مثال:
Fractionalizing shares makes it easier for small investors to participate in the market.
معنی فارسی کلمه fractionalize
:
کسری کردن، فرایند تقسیم یک دارایی به چند بخش کوچکتر برای مالکیت مشترک.