معنی فارسی fractus
B1فرکتوس به معنی شکسته یا تکهتکه شده، بهویژه در مفاهیم علمی و فنی استفاده میشود.
Fractus refers to something broken or divided into parts, often used in technical contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اصطلاح فرکتوس به چیزی که شکسته یا تکهتکه شده اشاره دارد.
مثال:
The term fractus refers to something that is broken or fragmented.
معنی(example):
در زمینشناسی، یک فرکتوس ممکن است به سنگهای شکسته اشاره کند.
مثال:
In geology, a fractus might describe fractured rocks.
معنی فارسی کلمه fractus
:فرکتوس به معنی شکسته یا تکهتکه شده، بهویژه در مفاهیم علمی و فنی استفاده میشود.