معنی فارسی fragor

B2

صدای بلند و قوی، به ویژه در هنگام وقوع رویدادهای طبیعی.

A loud noise or uproar, often related to natural events.

example
معنی(example):

صدای رعد و برق در دره طنین‌انداز شد.

مثال:

The fragor of the thunder echoed through the valley.

معنی(example):

ما می‌توانستیم صدای جمعیت را در طول کنسرت بشنویم.

مثال:

We could hear the fragor of the crowd during the concert.

معنی فارسی کلمه fragor

:

صدای بلند و قوی، به ویژه در هنگام وقوع رویدادهای طبیعی.