معنی فارسی fragrancy

B2

عطر، بوی خوش و دلکش، معمولاً به رایحه‌ای اشاره دارد که خوشایند است.

The quality of having a pleasant smell.

noun
معنی(noun):

Fragrance

example
معنی(example):

عطر ادویه‌ها بی‌نظیر بود.

مثال:

The fragrancy of the spices was overwhelming.

معنی(example):

عطر نانوایی مشتریان زیادی را جذب کرد.

مثال:

The fragrancy from the bakery attracted many customers.

معنی فارسی کلمه fragrancy

: معنی fragrancy به فارسی

عطر، بوی خوش و دلکش، معمولاً به رایحه‌ای اشاره دارد که خوشایند است.