معنی فارسی fraist

B1

فراست، اصطلاحی که در بعضی لهجه‌های خاص برای توصیف لحظات خاص یا زمان خاصی به کار می‌رود.

A regional term referring to a specific time or context in everyday speech.

example
معنی(example):

فراست یک اصطلاح است که در برخی از لهجه‌های محلی استفاده می‌شود.

مثال:

Fraist is a term used in some regional dialects.

معنی(example):

در فراست شب، ما کنار آتش جمع می‌شویم.

مثال:

In the fraist of the evening, we gather by the fire.

معنی فارسی کلمه fraist

: معنی fraist به فارسی

فراست، اصطلاحی که در بعضی لهجه‌های خاص برای توصیف لحظات خاص یا زمان خاصی به کار می‌رود.