معنی فارسی framableness

B1

قابل قاب‌گیری بودن، ویژگی‌ای که به شیئی اجازه می‌دهد در قاب قرار بگیرد.

The quality or state of being suitable for framing.

example
معنی(example):

قابل قاب‌گیری چاپ، آن را به گزینه‌ای عالی برای قاب‌گیری تبدیل می‌کند.

مثال:

The framableness of the print makes it a great choice for framing.

معنی(example):

من از قابلیت قاب‌گیری این آثار هنری قدردانی می‌کنم.

مثال:

I appreciate the framableness of these artworks.

معنی فارسی کلمه framableness

:

قابل قاب‌گیری بودن، ویژگی‌ای که به شیئی اجازه می‌دهد در قاب قرار بگیرد.