معنی فارسی franklinian

B2

فرانکلینی، مربوط به فرانکلین یا اصول و نظریات او.

Of or relating to Benjamin Franklin or his theories.

example
معنی(example):

رویکرد فرانکلینیان بر اهمیت جامعه تأکید دارد.

مثال:

The franklinian approach emphasizes the importance of community.

معنی(example):

در یک جامعه فرانکلینی، همکاری ارزشمند است.

مثال:

In a franklinian society, cooperation is valued.

معنی فارسی کلمه franklinian

:

فرانکلینی، مربوط به فرانکلین یا اصول و نظریات او.