معنی فارسی frat
B1 /fɹæt/فرات، یک گروه اجتماعی در دانشگاهها است که اعضای آن معمولاً برادران همدیگر مینامند، همراه با فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی.
A social organization at a college or university, typically for male students.
- noun
noun
معنی(noun):
Shortened form for fraternity, college organization. (Often used as a noun modifier.)
مثال:
"All the frats will be there."
example
معنی(example):
او در دانشگاه به یک برادران پیوست تا دوستان جدیدی پیدا کند.
مثال:
He joined a frat in college to make new friends.
معنی(example):
این برادران یک رویداد خیریه برای جامعه ترتیب دادند.
مثال:
The frat organized a charity event for the community.
معنی فارسی کلمه frat
:
فرات، یک گروه اجتماعی در دانشگاهها است که اعضای آن معمولاً برادران همدیگر مینامند، همراه با فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی.