معنی فارسی fraudlessly

B1

به‌صورت بدون تقلب، به روشی که در آن تقلب وجود نداشته باشد.

In a manner free from fraud.

example
معنی(example):

آنها حسابرسی را بدون تقلب انجام دادند.

مثال:

They conducted the audit fraudlessly.

معنی(example):

معامله به‌طور بدون تقلب و به‌طور مؤثر انجام شد.

مثال:

The transaction was completed fraudlessly and efficiently.

معنی فارسی کلمه fraudlessly

:

به‌صورت بدون تقلب، به روشی که در آن تقلب وجود نداشته باشد.