معنی فارسی freath

B1

فریَث به معنای زبانه‌ای از گاز یا هوای غیرمعمول است که به طور ناگهانی احساس می‌شود.

A sudden and unusual current of air or breath.

example
معنی(example):

او احساس کرد که یک فریَث عجیب هنگام ورود به ساختمان قدیمی از روی او عبور کرد.

مثال:

He felt a strange freath pass over him as he entered the old building.

معنی(example):

فریَث باد سرد در روز تابستانی تازگی‌بخش بود.

مثال:

The freath of the cold wind was refreshing on the summer day.

معنی فارسی کلمه freath

:

فریَث به معنای زبانه‌ای از گاز یا هوای غیرمعمول است که به طور ناگهانی احساس می‌شود.