معنی فارسی free-wheeler
B1فرد آزاد، کسی که بدون نظم و انضباط در زندگی خود عمل میکند و به صورت مستقل و آزادانه تصمیم میگیرد.
A person who acts independently and without a fixed plan.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک فرد آزاد است که از سفر بدون برنامه لذت میبرد.
مثال:
He is a free-wheeler who enjoys traveling without plans.
معنی(example):
به عنوان یک هنرمند آزاد، او هر وقت الهام میگیرد، خلق میکند.
مثال:
As a free-wheeler artist, she creates whenever inspiration strikes.
معنی فارسی کلمه free-wheeler
:
فرد آزاد، کسی که بدون نظم و انضباط در زندگی خود عمل میکند و به صورت مستقل و آزادانه تصمیم میگیرد.