معنی فارسی freebases

B2

موادی که در شکل آزاد پایه موجود هستند و می‌توانند خواص متفاوتی داشته باشند.

Substances that are in the freebase form, often used in chemistry and drug context.

noun
معنی(noun):

The purified, dry form of an amine, especially an alkaloid natural product, that is normally used in solution.

معنی(noun):

(specifically) The purified, dry form of certain illegal drugs, especially cocaine.

example
معنی(example):

این آزمایشگاه چندین ماده آزاد پایه را برای اثربخشی آن‌ها آزمایش کرد.

مثال:

The lab tested several freebases for their efficacy.

معنی(example):

ماده‌های آزاد پایه مختلف می‌توانند ویژگی‌های متفاوتی را نشان دهند.

مثال:

Different freebases can exhibit various properties.

معنی فارسی کلمه freebases

: معنی freebases به فارسی

موادی که در شکل آزاد پایه موجود هستند و می‌توانند خواص متفاوتی داشته باشند.