معنی فارسی freebooted

B1

سرکش، کسی که به طور غیرقانونی و بدون اجازه از منابع دیگران استفاده می‌کند.

To engage in piracy or to take from others without consent.

verb
معنی(verb):

To pillage or plunder.

معنی(verb):

To rehost (online media) without legal authorization.

مثال:

He freebooted our video.

example
معنی(example):

دزدان دریایی بسیاری از کشتی‌ها را در سواحل غارت کردند.

مثال:

The pirate freebooted many ships along the coast.

معنی(example):

او در طول حرفه‌اش سرکش بود و برای پاداش‌ها ریسک کرده است.

مثال:

He freebooted throughout his career, taking risks for rewards.

معنی فارسی کلمه freebooted

: معنی freebooted به فارسی

سرکش، کسی که به طور غیرقانونی و بدون اجازه از منابع دیگران استفاده می‌کند.