معنی فارسی freeboots
B1چکمههای آزاد، نوعی کفش کوهنوردی که برای استفاده در محیطهای طبیعی طراحی شده است.
Footwear that is unrestrictive, often used for outdoor activities.
- verb
verb
معنی(verb):
To pillage or plunder.
معنی(verb):
To rehost (online media) without legal authorization.
مثال:
He freebooted our video.
example
معنی(example):
او در طول سفر کوهنوردیاش چکمههای آزادی پوشید.
مثال:
He wore freeboots during his hiking trip.
معنی(example):
چکمههای آزاد برای راحتی و دوام طراحی شدهاند.
مثال:
Freeboots are designed for comfort and durability.
معنی فارسی کلمه freeboots
:
چکمههای آزاد، نوعی کفش کوهنوردی که برای استفاده در محیطهای طبیعی طراحی شده است.