معنی فارسی freelancing
B1فعل حال از 'فریلنسر' است و به فرایند کار کردن به صورت مستقل اشاره دارد.
The present participle of 'free-lance', referring to the process of working independently.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To work as a freelance.
معنی(verb):
To produce or sell services as a freelance.
noun
معنی(noun):
(EMS, fire service, law enforcement) The act of performing one's duties outside of the chain of command and SOPs.
example
معنی(example):
فریلنسری به افراد این امکان را می‌دهد که ساعت‌های خود را تعیین کنند.
مثال:
Freelancing allows individuals to set their own hours.
معنی(example):
او از فریلنسری لذت می‌برد زیرا به او آزادی سفر را می‌دهد.
مثال:
She enjoys freelancing because it gives her the freedom to travel.
معنی فارسی کلمه freelancing
:
فعل حال از 'فریلنسر' است و به فرایند کار کردن به صورت مستقل اشاره دارد.
