معنی فارسی freemason

B2

فراماسون، عضوی از یک سازمان جهانی است که بر اساس اصول برادری، کمک به یکدیگر و خدمات خیریه فعالیت می‌کند.

A member of a secret fraternal organization that teaches moral lessons and engages in charity.

noun
معنی(noun):

A member of a guild of skilled itinerant masons during the Middle Ages and early modern times.

example
معنی(example):

او یک فراماسون بود، بخشی از جامعه‌ای که استانداردهای اخلاقی و معنوی را ترویج می‌کند.

مثال:

He was a freemason, part of a society that promotes moral and ethical standards.

معنی(example):

فراماسون‌ها معمولاً در فعالیت‌های خیریه شرکت می‌کنند.

مثال:

Freemasons often engage in charitable activities.

معنی فارسی کلمه freemason

: معنی freemason به فارسی

فراماسون، عضوی از یک سازمان جهانی است که بر اساس اصول برادری، کمک به یکدیگر و خدمات خیریه فعالیت می‌کند.