معنی فارسی frenchkiss
B1بوسه فرانسوی، بوسهای است که در آن زبانها به هم میپیوندند.
A passionate kiss in which one partner's tongue touches the other's.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند زیر ستارهها بوسه فرانسوی بزنند.
مثال:
They decided to frenchkiss under the stars.
معنی(example):
در فیلم، شخصیتها اولین بوسه فرانسوی خود را به اشتراک گذاشتند.
مثال:
In the movie, the characters shared their first frenchkiss.
معنی فارسی کلمه frenchkiss
:
بوسه فرانسوی، بوسهای است که در آن زبانها به هم میپیوندند.