معنی فارسی frenchwoman
A2زن فرانسوی، به معنای زنی از کشور فرانسه.
A woman from France.
- NOUN
example
معنی(example):
زن فرانسوی کلاه شیکی به سر دارد.
مثال:
The Frenchwoman is wearing a stylish hat.
معنی(example):
او یک زن فرانسوی است که به فرهنگش افتخار میکند.
مثال:
She is a proud Frenchwoman who loves her culture.
معنی فارسی کلمه frenchwoman
:
زن فرانسوی، به معنای زنی از کشور فرانسه.