معنی فارسی frequent flyer
B2فردی که به طور مکرر با هواپیما سفر میکند و از مزایای خاصی برخوردار است.
A person who travels by plane regularly and often benefits from frequent flyer programs.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک مسافر مکرر با این شرکت هواپیمایی است و امتیازهای زیادی به دست میآورد.
مثال:
She is a frequent flyer with the airline and earns many points.
معنی(example):
مسافر مکرر بودن به او این امکان را میدهد که به سالنهای اختصاصی دسترسی پیدا کند.
مثال:
Being a frequent flyer allows him to access exclusive lounges.
معنی فارسی کلمه frequent flyer
:
فردی که به طور مکرر با هواپیما سفر میکند و از مزایای خاصی برخوردار است.