معنی فارسی freshie
A2تازهوارد، به طور خاص به دانشجویی که تازه وارد دانشگاه شده است اشاره دارد.
A term used to refer to a freshman or someone who is new in a particular institution.
- noun
noun
معنی(noun):
A freshman.
معنی(noun):
A new immigrant (usually to the UK).
معنی(noun):
A freshwater crocodile
معنی(noun):
Freshly fallen snow.
example
معنی(example):
به عنوان یک تازه وارد، او از شروع دانشگاه هیجانزده بود.
مثال:
As a freshie, he was excited to start college.
معنی(example):
تازهواردها معمولاً به کمک نیاز دارند تا در محوطه دانشگاه راه خود را پیدا کنند.
مثال:
Freshies often need help finding their way around campus.
معنی فارسی کلمه freshie
:
تازهوارد، به طور خاص به دانشجویی که تازه وارد دانشگاه شده است اشاره دارد.