معنی فارسی freudism
C1مکتبی که به نظریات فروید در مورد ناخودآگاه و تأثیرات آن بر رفتار و اختلالات روانی توجه دارد.
A doctrine that concerns Freud's theories about the unconscious and its effects on behavior and mental disorders.
- NOUN
example
معنی(example):
فرویدیسم بر تأثیر تجربیات دوران کودکی تمرکز دارد.
مثال:
Freudism focuses on the impact of childhood experiences.
معنی(example):
اصول فرویدیسم در بسیاری از درمانها به کار میرود.
مثال:
The principles of Freudism are applied in many therapies.
معنی فارسی کلمه freudism
:مکتبی که به نظریات فروید در مورد ناخودآگاه و تأثیرات آن بر رفتار و اختلالات روانی توجه دارد.