معنی فارسی freudist

B2

فردی که به نظریات روانشناسی زیگموند فروید پایبند است یا روش‌های روان‌کاوی او را دنبال می‌کند.

A person who adheres to or practices the theories of Sigmund Freud, especially in psychoanalysis.

example
معنی(example):

فرویدشناس خواب‌های بیمار را تحلیل کرد.

مثال:

The freudist analyzed the patient's dreams.

معنی(example):

به عنوان یک فرویدشناس، او به قدرت ناخودآگاه ایمان داشت.

مثال:

As a freudist, she believed in the power of the unconscious.

معنی فارسی کلمه freudist

:

فردی که به نظریات روانشناسی زیگموند فروید پایبند است یا روش‌های روان‌کاوی او را دنبال می‌کند.