معنی فارسی friborg
B1نامی که به یک شخصیت خاص یا اصطلاح در دنیای بازی‌ها داده می‌شود.
A term or name used in gaming culture, often representing a unique character or concept.
- NOUN
example
معنی(example):
افسانه فرابورگ در میان بازی‌کنان معروف است.
مثال:
The legend of the friborg is well known among gamers.
معنی(example):
بسیاری از داستان‌ها درباره فرابورگ در کنفرانس‌ها به اشتراک گذاشته می‌شود.
مثال:
Many tales about the friborg are shared at conventions.
معنی فارسی کلمه friborg
:نامی که به یک شخصیت خاص یا اصطلاح در دنیای بازی‌ها داده می‌شود.
