معنی فارسی frigolabile

B1

صفتی برای توصیف موادی که در دماهای سرد پایدار هستند.

Describes substances that are unstable at higher temperatures.

example
معنی(example):

برخی از مواد شیمیایی فرگو لابیله هستند و باید در دماهای پایین نگهداری شوند.

مثال:

Certain chemicals are frigolabile and must be kept cold.

معنی(example):

خصوصیات فرگو لابیله این ماده نیاز به مراقبت دقیق دارد.

مثال:

The frigolabile nature of the substance requires careful handling.

معنی فارسی کلمه frigolabile

: معنی frigolabile به فارسی

صفتی برای توصیف موادی که در دماهای سرد پایدار هستند.