معنی فارسی frithborgh

B1

فرثبوره، نام یک روستا که به خاطر زیبایی‌های طبیعی مشهور است.

A name of a village known for its natural beauty.

example
معنی(example):

روستای فرثبوره به خاطر مناظر زیبایش شناخته می‌شود.

مثال:

The village of Frithborgh is known for its beautiful landscapes.

معنی(example):

هر ساله بسیاری از گردشگران به فرثبوره می‌روند.

مثال:

Many tourists visit Frithborgh every year.

معنی فارسی کلمه frithborgh

:

فرثبوره، نام یک روستا که به خاطر زیبایی‌های طبیعی مشهور است.