معنی فارسی frithwork

B1

فرithwork به رویه‌ای اشاره دارد که در آن فرد به دنبال آرامش روانی و ذهنی است.

A practice aimed at achieving mental and emotional peace.

example
معنی(example):

مشارکت در فرithwork می‌تواند به بهبود سلامت روان کمک کند.

مثال:

Engaging in frithwork can help improve mental well-being.

معنی(example):

او وقتش را به فرithwork به عنوان یک نوع مدیتیشن اختصاص داد.

مثال:

She dedicated her time to frithwork as a form of meditation.

معنی فارسی کلمه frithwork

: معنی frithwork به فارسی

فرithwork به رویه‌ای اشاره دارد که در آن فرد به دنبال آرامش روانی و ذهنی است.