معنی فارسی frogstool
B1نوعی قارچ که دارای شباهتهای ظاهری با قورباغه است و معمولاً در محیطهای مرطوب رشد میکند.
A type of mushroom characterized by its unique shape, often found near water.
- NOUN
example
معنی(example):
قارچ قورباغه نوعی قارچ با شکل منحصر به فرد است.
مثال:
The frogstool is a type of mushroom with a unique shape.
معنی(example):
ما قارچ قورباغهای را در نزدیکی دریاچه پیدا کردیم.
مثال:
We found frogstool growing near the pond.
معنی فارسی کلمه frogstool
:
نوعی قارچ که دارای شباهتهای ظاهری با قورباغه است و معمولاً در محیطهای مرطوب رشد میکند.