معنی فارسی frogskin
B2پوست قورباغه، به ویژه در صنایع دستی یا مد، معمولاً به عنوان یک ماده خاص اشاره میکند.
The skin of a frog, often used in the context of fashion or leather goods.
- NOUN
example
معنی(example):
متریال پوست قورباغه نرم و انعطافپذیر است.
مثال:
The frogskin material is soft and flexible.
معنی(example):
آنها از پوست قورباغه برای ایجاد خط جدید مد استفاده کردند.
مثال:
They used frogskin to create the new fashion line.
معنی فارسی کلمه frogskin
:
پوست قورباغه، به ویژه در صنایع دستی یا مد، معمولاً به عنوان یک ماده خاص اشاره میکند.