معنی فارسی frokin

B1

فروکین می‌تواند به عنوان یک اصطلاح غیررسمی و بازیگوش به کار رود.

A playful term used in informal contexts.

example
معنی(example):

فروکین گاهی به عنوان یک اصطلاح بازیگوشانه استفاده می‌شود.

مثال:

Frokin is sometimes used as a playful term.

معنی(example):

مردم از فروکین در مکالمات غیررسمی استفاده می‌کنند.

مثال:

People use frokin in casual conversations.

معنی فارسی کلمه frokin

: معنی frokin به فارسی

فروکین می‌تواند به عنوان یک اصطلاح غیررسمی و بازیگوش به کار رود.